آتلیه
پنجشنبه 92/12/15 مامانی و بابایی دیانا رو بردن آتلیه لیویانا برای عکسهای سه ماهگی خانم خانما. البته چون بعد عکاسی قرار بود بریم خونه باباجون ، عمه سمانه هم با ما اومد عکاسی .خانم عکاس شب قبل تماس گرفت توصیه کرد که تا اونجا که تونستید دیانارو خسته کنید تا وقتی رسید آتلیه بخوابه تا از خوابیدن دیانا عکس بگیرم.اما برعککککس دیانا خانم اونروز کاملاً خوابید و وقتی رسیدیم آتلیه تازه بیدار شد و شارژ شارژ بود کلی ژست گرفت و لباس خوشگلاشو پوشید عکس گرفت هر کاری کردیم که دیانا جون بخنده نشد که نشد ولی خودش به لوستر بالای سرش نگاه میکرد و میخندیدکلاً هم سرشو برمیگردوند به پشت سرش نگاه میکرد .حدود 3 ساعت آتلیه بودیم این وسطا دختر نازم بالاخره خسته شد و گریه کرد و خوابید و عکسای خوابشم گرفتیم عکسای دخترم خیلی ناز شده عروسک خوشگلم مامانی و بابایی عاشقتن دوستت دارن