تولد 3 سالگی دیاناجون، قلب مامان و بابا
عزیزم تو این روز قشنگ بهترین آرزوهارو برات دارم گل زیبای من تولدت مبارک عشقم روز جمعه 95/9/19 تولد دیانای نازنینم بود دخترم 3ساله شد عشقم چقد زود داری بزرگ میشی آخه من برای این روزات دلم تنگ میشه یه تولد خیلی کوچولو برات ترتیب دادیم با حضور خاله جون مهدیه اینا و عمه سمانه جونت شب که خوابیدی خونه رو تزیین کردیم و چون شخصیت کارتونی توت فرنگی کوچولو و دورا رو خیلی دوست داری بادکنکاشو برات گرفتیم و نصب کردیم و عروسکای مورد علاقتم گذاشتیم و کیکتم عکس توت فرنگی کوچولو بود همینطور ناهار هم غذای مورد علاقه شمارو آماده کردم بله ماکارانی و اسنک میخواستیم که صبح بیدار شدی سورپرایز بشی اما تو شیطون بلا 4 صبح که بیدار شده بودی آب بخوری تزییناتو دیدی و کلی خوشحال شدی و از خوشحالی دیگه خوابت نمیبردخلاصه با کلی وعده وعید دادن به شما دوباره خوابیدی و دوباره 8 صبح همه رو بیدار کردی که بیدار بشید دیگه تولدمه برقصیمدخترکم ،عروسکم امیدوارم همیشه سلامت و خوشحال و خوشبخت و پیروز باشی
راستی یه اتفاق زیبایی که دو روز قبل تولدت رقم خورد به درخواست خودت کلاس ژیمناستیک ثبت نامت کردیم و اولین جلسه کلاست رو رفتی و به معنای دیگه زندگی اجتماعیتو شروع کردی اینم مبارکت باشه.موفق باشی
یکی از بهترین روزهای زندگی مامانی و بابایی روز تولد توستروزی که فرشته کوچولومون به دنیا اومد و زیباترین لبخند دنیارو در چهره معصومانه تو دیدیمیه خاطره از روز به دنیا اومدنت رو برات میگم : یادمه که خیلی دوست داشتم اولین نفری باشم که وقتی به دنیا اومدی ببینمت اما بیهوش بودم و بابایی اولین نفر شد خوش به حالشوقتی داشتم به هوش میومدم از بابایی پرسیدم دیانا سالمه ؟ وزنش چقدره؟ بابایی گفت آره سالمه خیلی کوچولو موچولوعهوزنش 2450 هست همینکه اینو شنیدم زدم زیر گریه چرا اینقد وزنش کمه؟ بابایی هم دلداری میداد و میگفت خیلی ماشالا سالم و کامله و حتی اصلا نیاز به دستگاه نداره آخه خوشگلم عجله داشته زود اومده دیگه کوچولوعه اما انقدر ناز و خوشگله که ببینیش غش میکنی بعدش خواستم که ببینمت ولی چون هنوز کامل به هوش نیومده بودم چشمام باز نمیشد و چشمام تار میدیدبه زور چشمامو نگه میداشتم که ببینمت اما زود بسته میشد و زودی خوابم میبرد دوباره وقتی بیدار میشدم به بابایی میگفتم خوب ندیدمت دوباره بیارش ببینمشبابایی راست میگفت انقد ناز و خوشگل بودی که زودی غش میکردم و تازه خوابمم میبرد
فرشته نازم زیباترین نگاه ، نگاه توستقشنگترین صدا تپش قلب توست زیباترین ترانه صدای گریه های کودکانه توستوقتی خندیدی انگار همه زیبایی ها دنیارو به من هدیه دادن وقتی اولین قدمو برداشتی انگار هیچ اتفاقی به زیبایی این نیستوقتی با لهجه زیبای کودکانه گفتی ماما جانی دوباره گرفتم و باور کردم بزرگ شدم و مامان شدموقتی با اون دستای کوچولوت انگشت دستم رو توی مشتت میفشردی دلم لبریز از عشق میشدپس مهربونم دستهای کوچولوتو میبوسم و ازت تشکر میکنم که به زندگیم رنگ زیبای امید دادیعاشقانه میخوانمت و صادقانه دوستت دارم