دیانادیانا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
مایامایا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

ديانا و مایا فرشته كوچولوهاي مامان و بابا

یه شب سخت و فراموش نشدنی

سلام دخترای خوشگل مامانی گلهای قشنگم بیشتر از هر روز دوستون دارم شنبه شب 95/9/27 عروسی سارا و رضا عزیز بود دیانا هم مثل همیشه مشتاق دیدن عروس جون بود و همینطور مشتاق عروس شدن و لباس عروس پوشیدن و ..... شب خوبی بود و خوش گذشت بعد از اون شب خوب یعنی دقیقا فرداش دیانا و مایای نازم هردو دچار آنفلونزا شدن ولی مایا جون با وجود گرفتن دارو وضعیتش حادتر شد و کار به بیمارستان و بستری شدن کشید یکی از بدترین شبای عمرم بود وقتی که آقای دکتر وضعیت مایارو دید فوری دستور بستری داد مایاکوچولومون دچار ذات الریه شده بود و همینطور به داروی متوکلوپرامید حساسیت بدی داده بود و باعث تشدید بیماری شده بود و وضعیت مایا تا سرحد یه اتفاق بد و شاید مرگ ک...
4 دی 1395

عکسهای تولد دیانا جونی

دیانای گلم تولدت مبارک       دیانای نازم و مهرادجون امیدوارم همیشه اینطوری بخندید          اینم کیک توت فرنگی کوچولو           عاشقتممممممممممممم        مایاجون و دیانایی دوستون دارم                بهترینم مبارکه 3 سالگیت               قربون ژستت         &...
24 آذر 1395

تولد 3 سالگی دیاناجون، قلب مامان و بابا

عزیزم تو این روز قشنگ بهترین آرزوهارو برات دارم گل زیبای من تولدت مبارک عشقم روز جمعه 95/9/19 تولد دیانای نازنینم بود دخترم 3ساله شد عشقم چقد زود داری بزرگ میشی آخه من برای این روزات دلم تنگ میشه  یه تولد خیلی کوچولو برات ترتیب دادیم با حضور خاله جون مهدیه اینا و عمه سمانه جونت شب که خوابیدی خونه رو تزیین کردیم و چون شخصیت کارتونی توت فرنگی کوچولو و دورا رو خیلی دوست داری بادکنکاشو برات گرفتیم و نصب کردیم و عروسکای مورد علاقتم گذاشتیم و کیکتم عکس توت فرنگی کوچولو بود همینطور ناهار هم غذای مورد علاقه شمارو آماده کردم بله ماکارانی و اسنک میخواستیم که صبح بیدار شدی سورپرایز بشی اما تو شیطون بلا 4 صبح که بیدار شده ب...
22 آذر 1395

عکسهای فرشته های کوچولوم دیانا و مایا

دی ماه سال 94 دیاناجون و آدم برفیش تولد دوسالگی عزیزدلم 19بهمن94 تولد دومین فرشته کوچولومون مایاجون بابایی عاشقته هفت روزگی مایاجون و بوسه آبجی جونیش ده روزگی مایا عشق مامانی مایاگلم و دیانا نازم روز سالگرد ازدواج مامان و بابا مایاجون 39 روزه نوروز 95 تولد مهرآیین عزیز 1فروردین95 دوماهگی مایا کولوچه ناز دریای محمودآباد تابستان95 عشق دیاناجون آب بازی اونم با لیلا تو حیاط دایی جون مهردادش   گل دختر...
3 آذر 1395

مایاجون رویش اولین مرواریدت مبارک

        خبر خبر خبر مایا دندون دار شده   دختر نازنینم عسل مامانی در تاریخ 13 آبان 95 دوتا دندون فک پایینش هردو باهم جوونه زد این خانوم خوشگله کاملا برعکس خواهرشه از خیلی لحاظ ها مثلا یکیشم همین دندون دار شدنش دیانا جون در سن 15 ماهگی بعد کلی انتظار کشیدن مامان و بابا دندون دار شد اما مایا برخلاف تصور ما زودی دندون دار شد در سن 9 ماهگی مایا جون هر اتفاق تازه ای که برات رخ میده دیانا از همه بیشتر ذوق میکنه برات عزیز دلم همش با انگشتاش دست میکشید روی لثه هات تا ببینه دندونت زده بیرون؟؟؟ دختر قشنگم اولین دندونات مبارک باشه کوچولوی نازم دوستت داریم عاشقانه من و بابایی و دیا...
1 آذر 1395

نانوشته های یکسال گذشته آبان 1394 تا آبان 1395

    سلام عشقای من دیاناجون و مایا جون مامانی بعععله یکسال گذشته و مامانی تازه وقت کرده دوباره سراغ وبلاگ بیاد مایای نازنینم دو روز دیگه 9 ماهش تموم میشه و دیانای خوشگلمم دو روز دیگه 2 سال و 11 ماهش تموم میشه خدایا سپاس به خاطر وجود دوتا فرشته توی زندگیمون توی یکسال گذشته خیلی اتفاقات خوب و بدی براموم رخ داد ولی چه تلخ و چه شیرین گذشت و مهم الانه که در کنار عزیزای دلم همه چیز آرومه            7 آبان 1394 روز پنجشنبه بود که من و بابایی و دیاناجون رفتیم بوستان که مامانی معده درد شدیدی گرفت اما در واقع معده درد نبود و بعد از چندروز درد کشیدن متوجه شدیم که کیسه ص...
18 آبان 1395

اسم نی نی جدید

          دیانای خوشگلم انقد به نی نی تو شکم مامانی گفتی آبجی که واقعاً آبجی دار شدی روز یکشنبه 94/07/19 رفتیم سونو سه بعدی و نی نی کوچولو توی هفته 19 بود دیانا و بابایی و مامانی منتظر شنیدن جنسیت نی نی بودن و وقتی خانم دکتر گفت نی نی دختره دیانا جون با دیدن لبخند مامان و بابا خوشحال شد البته دیانا جون از قبل خودش تشخیص داده بود و اسمشم انتخاب کرده بود دیانا جونم اسم نی نیو گذاشته بود" نوخ " دوستان و اقوام هرکسی اسمی رو برای نی نی جدید پیشنهاد داد و اما انتخاب مامانی و بابایی مایا ( Maya ) به معنی : از الهه های یونان و روم باستان الهه ی بهار و حاصلخیزی و...
29 مهر 1394

عکسهای دیاناجون از13ماهگی تا 21 ماهگی

    دیاناجون و بابایی در سرزمین شادی(13 ماهگی) دیانا خانم آخه شما توی سطل زباله چیکار میکنی؟   دیانا و مامانیش دریاچه چیتگر(14 ماهگی) قربون اون زبون درآوردنت عزیزم عزیز دل مامانی حیاط خونه دایی جون مهرداد(15 ماهگی) مسافرت محمودآباد فروردین 94 آش و کیک دندونی 8فروردین خونه دایی جون اسدالله   دیانا جون مشغول خوردن کیکش   دیانای شیطون بلا(16ماهگی) دختر خوشگلم عشقممم وروجک در پارک هنرمندان(17ماهگی) اینم یکی از پارکهای ترکیه...
13 مهر 1394

نی نی جدید

     دیانای عزیزم چند روزیه که وارد 22ماهگی شدی و با فاصله خیلی زیاد دوباره وقت کردم مطلبی تو وبت بزارم تو این ماهها تغییرات خیلی اساسی تو اخلاق و رفتارت کردی عزیزم دیگه کاملاً واضح صحبت میکنی با اون زبون شیرینت برامون هرچیزیو که میبینی تعریف میکنی گاهی اوقات چیزای جالب و عجیب غریبم میگی که من و بابایی واقعاً تعجب میکنیم که تو این حرفارو از کجات پیدا میکنی جیگر عسلی من نسبت به بچه های همسن خودت حساسیت ویژه ای داری و دوست داری تمام توجهات به تو باشه مثلاً بهار و لیلا کوچولو بزرگترین رقباتن هرجا که ببینید همدیگرو جنگ و دعوا و جیغ و .....تو خونه تا یادت به اونا می افته زود میگی بهار بد، ایلا(لیلا) بد ،دوست ندا...
23 شهريور 1394