2 ماه و 17 روزگی دیانای عزیزم
دخترم این روزها خیلی ناز و با نمک شده همش دوست داری باهات بازی کنیم و وقتی من و بابایی باهات حرف میزنیم خوب و با دقت نگاه میکنی و بعد میخندی عزیزمممم (اولین لبخند واقعیتو 48 روزگی به مامان جونت زدی).دوست داری بغلت کنیم و همه جا رو نگاه کنی مخصوصاً به اشیای براق و نورانی بیشتر توجه میکنی مثلاً تو خونه به لامپ و مهتابی و عکس مامانی چون نور توش داره نگاه میکنی و چشم ازشون برنمیداری.خیلی وقتا هم دوست داری روی تشکت یه عالمه دست و پا بزنی و اگه بغلت کنیم گریه میکنی یکی دیگه از کارات اینه که دستتو مشت میکنی و میذاری تو دهنت و تند تند میمکیش ملچ و ملوچ، منم عاشق صدای ملچ ملوچشم دستتو میاری جلوی چشمت و با تعجب براندازش میکنی.دخترم صبحها که از خواب بیدار میشه خیلی خوش اخلاقه و همیشه با لبخند بیدار میشهالبته صبح که نه ظهر آخه روال خواب دخترم اینطوریه که حدود ساعت1 شب شروع میکنه به بغض و گریه شدید و من و بابایی هم میذاریمش توی پتو و حالت ننو تابش میدیم (جشن پتو) و خانم خانما میخوابه تا ساعت 11 ظهر فردا و در طی روزم اصلاً خواب نداره مگر اینکه تو ماشین باشیم.عاشق آهنگ و بزن و برقصهراستی دیشب برای معاینه بردیمت پیش دکتر و وزنت 5050 گرم شده ماشااااالله و قدتم سری قبل یعنی 2 ماهگیت 56 سانتی متر بود.دخترم وقتی داری شیر میخوری تو چشمای مامانی خیره میشی و لبخند میزنی همینطور وقتی پوشکتو عوض میکنم.ای جانم دختر خوشگلم که از الان تشکر کردنو بلدی خلاصه من و بابایی طاقت یه لحظه دوریتو نداریمممممممم.دوست داریم یه عالمه عزیزم